کرسف karasfi.ir
اخبار و اطلاعات شهری کرسف
کرسف karasfi.ir
اخبار و اطلاعات شهری کرسفگلایه
غریب و آشنا هر یک به نوعی
دلِ ما شکستند و گذشتند
دلیلش هر چه شد کاری ندارم
ولی تقصیر را بر ما نوشتند
جوانیمان گذشت، در راهِ یاران
ولی یاران رهِ یاری بریدند
عجب وضعی شده این روزگاران
حقایق را همه ، معکوس دیدند
برای نفعِ یارانِ قدیمی
سحر تا شام بی پروا دویدیم
ولیکن عاقبت در بهت و حیرت
به بدنامی و ناکامی رسیدیم
سپر کردیم سینه در همه حال
به تیری که به ایشان گشت پرتاب
ندیدند و ندانستند افسوس
چرا که چِشمشان افتاد در خواب
رقیبان با رفیقان دورِ یک میز
نشستند و ببستند عهد و پیمان
چه پیمانی کز آن خون شد دلِ ما
شدیم محکوم به ترکِ کار و زندان
زِ یاران یک به یک رنجورم امّا
بر ایشان آرزوی نیک دارم
مبادا خاری اندر پای ایشان
بر آنها باز هم جان می سپارم
